درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتاب های احمدگلستانی و آدرس ahmadgolestani.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 42
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 3201
تعداد مطالب : 145
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

کتاب های احمدگلستانی
تالیفات
یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, :: 8:39 ::  نويسنده : گلستانی       

 

نظر کردن به درویشان منافى بزرگى نیست                    سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش

 

خیل عظیم سپاهیان سلیمان در سرزمین مورچگان
در
قرآن کریم سوره اى به نام نمل (مورچه) آمده است. سبب نام گذارى آن، همان
ذکر داستان مورچه و سلیمان است که خداى تعالى ضمن چند آیه، داستان مزبور را
نقل فرموده است .خداوند در سوره نمل می فرماید: «و
حشر لسلیمان جنوده من الجن و الإنس و الطیر فهم یوزعون* حتى إذا أتوا على
واد النمل قالت نملة یا أیها النمل ادخلوا مساکنکم لا یحطمنکم سلیمان و
جنوده و هم لا یشعرون* فتبسم ضاحکا من قولها و قال رب أوزعنی أن أشکر نعمتک
التی أنعمت علی و على والدی و أن أعمل صالحا ترضاه و أدخلنی برحمتک فی
عبادک الصالحین
» (سوره نمل 17-19) ترجمه: لشکریان سلیمان از جن و
انس و پرندگان نزد او جمع شدند آن قدر زیاد بودند که باید توقف کنند تا به
هم ملحق شوند. تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه اى گفت: اى مورچگان! به
لانه هاى خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالى که نمى
فهمند!. (سلیمان) از سخن او تبسمى کرد و خندید و گفت: پروردگارا! شکر
نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام فرما و
توفیق مرحمت کن تا عمل صالحى که موجب رضاى تو گردد انجام دهم و مرا در زمره
بندگان صالحت داخل نما.

محتوای داستان طبق این آیات
سلیمان
با این لشکر عظیم حرکت کرد تا به سرزمین مورچگان رسیدند در آنجا مورچه اى
از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب ساخت و گفت: اى مورچگان داخل لانه هاى
خود شوید تا سلیمان و لشکریانش شما را پایمال نکنند در حالى که متوجه
نیستند. از این جمله آخر روشن مى شود که عدالت سلیمان و حکومتش حتى بر
مورچگان روشن بوده که اگر آنها متوجه باشند حتى مورچه را پایمال نمى کنند، و
اگر پایمال کنند بر اثر عدم توجه آنها است. سلیمان با این لشکر عظیم حرکت
کرد" تا به سرزمین مورچگان رسیدند. در اینجا مورچه اى از مورچگان، همنوعان
خود را مخاطب ساخت و گفت:" اى مورچگان داخل لانه هاى خود شوید تا سلیمان و
لشکریانش شما را پایمال نکنند در حالى که نمى فهمند"! " سلیمان با شنیدن
این سخن تبسم کرد و خندید.در اینکه چه چیز سبب خنده سلیمان شد مفسران سخنان
گوناگونى دارند: ظاهر این است که نفس این قضیه مطلب عجیبى بود که مورچه اى
همنوعان خود را از لشکر عظیم سلیمان بر حذر دارد و آنها را به عدم توجه
نسبت دهد، این امر عجیب سبب خنده سلیمان شد.به هر حال در اینجا سلیمان رو
به درگاه خدا کرد و چند تقاضا نمود. نخست اینکه" عرضه داشت پروردگارا راه و
رسم شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام
فرما تا بتوانم اینهمه نعمتهاى عظیم را در راهى که تو فرمان داده اى و مایه
خشنودى تو است به کار گیرم و از مسیر حق منحرف نگردم که اداى شکر اینهمه
نعمت جز به مدد و یارى تو ممکن نیست. دیگر اینکه" مرا موفق دار تا عمل
صالحى بجاى آورم که تو از آن خشنود مى شوى. اشاره به اینکه آنچه براى من
مهم است بقاى این لشکر و عسکر و حکومت و تشکیلات وسیع نیست، مهم این است که
عمل صالحى انجام دهم که مایه رضاى تو گردد، و از آنجا که" اعمل" فعل مضارع
است دلیل آن است که او تقاضاى استمرار این توفیق را داشت. و بالآخره سومین
تقاضایش این بود که عرضه داشت پروردگارا!" مرا به رحمتت در زمره بندگان
صالحت داخل گردان".

 

 

                                                    لطفاجهت نکات اصلی آیات به ادامه مطلب مراجعه کنید

 



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 صفحه بعد